حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار رئیس، هیأت رئیسه و نمایندگان مجلس شورای اسلامی، با تأکید بر اینکه مجلس در رأس امور و قوه مجریه نیز در وسط میدان کارهای سنگین اجرایی است، رعایت قانون و تعامل دو طرفه و انصاف را در همکاری دولت و مجلس ضروری برشمردند و با اشاره به انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری گفتند: همه باید تلاش کنند تا انتخابات پرشور و با حضور عمومی مردم برگزار شود زیرا اقتدار و استحکام نظام اسلامی از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون بر مبنای حضور و پشتیبانی مردمی بوده است.
رهبر انقلاب اسلامی برگزاری پرشور انتخابات را زمینه ساز مصونیت، اقتدار، امنیت کشور و برطرف کننده تهدیدهای دشمنان خواندند و افزودند: نظام جمهوری اسلامی ایران، نظام ریشه دار است که ریشه آن مردم و پشتیبانی یکپارچه مردمی است.رئیس مجلس شورای اسلامی انتخابات 24 خرداد را به لحاظ شرایط منطقه ای و بین المللی، بسیار حساس خواند و اظهار امیدواری کرد: حضور پرشور مردم در انتخابات ریاست جمهوری، حماسه سیاسی بزرگی را رقم بزند.
منبع :leader.ir
سید حسین علوی
جمعیت انبوه اهالی تهران با چهرههایی بهتزده میدان توپخانه
را پر کرده بودند. باد شدیدی وزیدن گرفته بود و در میانه این طوفان، دسته موزیک
مشروطهخواهان، نوای مستانه «آغشام» مینواخت! بالاخره انتظار جماعت به سر رسید.
مجتهد طراز اول تهران را دست بسته و سربرهنه، کشان کشان به وسط میدان توپخانه
آوردند... ولولهای در جماعت افتاده بود. پیرمرد که هنوز زخم گلوله چند ماه پیش
تروریستهای مشروطهچی در پایش بود و پای مجروحش را لنگلنگان به زمین میکشید، به
ضرب قنداق تفنگ بریگارد قزاق، مجبور بود فشار شدیدی به جسم نحیفش بیاورد. بالاخره
او را به پای چوبه دار بردند. نمایندگان سفارتخانههای روس و انگلیس در آخرین لحظات
به نزدش آمده و از او خواستند پای «مشروطه منهای مشروعه» را امضا کند تا در امان
بریتانیا و روسیه تزاری باشد. اما به یکباره برآشفت و فریاد برآورد: «آنکس که زیر
بیرق اسلام است تن به خفت رفتن، زیر علم کفر نخواهد داد»!... آخر در نگاه کسانی که
بر موج مشروطهخواهی سوار شده بودند خطر مشروعهخواهی بزرگترین تهدید محسوب میشد و
در میان مشروعهخواهان کدام صدایی دشمنشکنتر بود از صدای آن فضلالهی؛ جناب حاج
شیخ فضلالله نوری (قدسالله نفسهالزکیه)؟! جرم او آن بود که میگفت: «مشروطگی
منهای شریعت نبوی هیچ تفاوتی با سلطنت ندارد. هر دو به واسطه استکبار در مقابل
خداوند متعال، مصداق دیکتاتوریاند.» وقتی طناب دار را بر گردن مبارکش انداختند
فرمود: «دیشب در خواب، رسول خدا و امیر مومنان (سلامالله علیهما) را دیدم که به من
بشارت دادند؛ فردا میهمان مایی! پس بشتابید که سوختم در عطش زیارت حبیبم»!... راستی
آن روز؛ جمعه 13 رجب بود! روز میلاد اول مظلوم عالم، علی(ع)!... یوسف خان ارمنی که
از سخنان شیخ، غرق در خشم گشته بود، جلو آمد تا کار را تمام کند. شیخ در آخرین
کلمات خویش فرمود: «هذه کوفه الصغیره!...انا لله و انا الیه راجعون»... یوسف خان
ارمنی لگدی بر چهارپایه زد، ناگاه شیخ در میان زمین و آسمان؛ برفراز دار معلق
گشت... و عجبا که هیچ تقلا نکرد. گویی اصلا تا چند دقیقه پیش، هیچ در زمین نداشت که
حالا چیزی از دست داده باشد! او سالها بود که فانی فیالله گشته بود و اینک محبوب
او بود که به پاس دفاع از قانون شریعت نبوی، در جنتالمأوی میزبانش گشته بود...
راستش وقتی سهشنبه شب، صلابت شورای محترم نگهبان در پاسداری از حریم قانونی اسلام
در عدم احراز صلاحیت برخی از رجال را ملاحظه کردم، به خود بالیدم که خدای عالمیان
چقدر ما را عزیز داشته که توفیق حیات در سایه چنین نظام مستحکم و پیراسته و مقدسی
را نصیبمان نموده است. از خود میپرسیدم که اگر سد مستحکم و حصن حصینی چون شورای
نگهبان نبود، تاکنون چند بار باید به زیر بیرق کفر و نفاق میرفتیم؟ در همین افکار
بودم که به ناگاه چشمم به تابلوی روی دیوار خیره ماند. تابلویی که مفتخر به حمل
تمثال نورانی شیخ فضلالله نوری(ره) با آن لبخند جاودانی و معصومانهاش بود. به خود
گفتم؛ اگر امروز رونقی در بساط اسلام است، اگر بنای عظیم حکومت اسلامی برقرار است و
اگر عزتی از ما در چشم جهانیان است، این همه از برکت خون شهیدانی است که با فدا
کردن تمام هستیشان نگذاشتند راه صیانت از اسلام ناب محمدی(ص) در تلاطم تاریخ، محو
شود. اگر امروز شورای نگهبانی داریم که ضامن دینی بودن ماهیت مردم سالاری ما و دژ
مستحکم انقلاب در برابر فتنهگران و منحرفان است، مدیون و مرهون خون پاک مجتهد
مظلومی هستیم که در اثر پافشاری تاریخی او هیئت خمسه مجتهدان به عنوان نگاهبانان
مشروعیت مجلس مشروطه وارد متمم قانون اساسی مشروطه گشت. و هرچند دشمنان هرگز
نگذاشتند که آن اصل بنیادین به اجرا درآید، لکن پس از هفتاد سال، فریادهای آن مجاهد
نستوه از حنجره ملت ایران به آسمان برخاست و این بار طوفان انقلاب اسلامی به رهبری
ابرمردی از همان شجره طیبه روحانیت متعهد، شورایی چون شورای نگهبان را تاسیس نمود
تا قلب آن شهید والامقام آرام گرفته و آن لبخند آسمانی، جاودانی گردد.
و حرف آخر
آنکه نبی مکرم اسلام فرمودند: «مداد العلماء افضل من دماء الشهداء»! قلم دانشمندان
برتر است از خون شهیدان... اکنون راقم این سطور درمانده از این است که مرتبت مرتفع
عالمی که خون پاکش سند شهادت او نزد خدای تبارک و تعالی است را چگونه دریابد؟!...
جمعه این هفته 13 رجب است و ولادت حضرت مولی الموحدین؛ علی ابن ابیطالب (سلامالله
علیه) در فرح میلاد مولود کعبه، یادی از آن شهید مظلوم که دینش بر گردن ما ادا
ناشدنی است نیز بنماییم که به فرموده مولایمان: «زنده نگاه داشتن راه شهیدان کمتر
از شهادت نیست.»
با دلی خونبار و چشمانی اشکبار ، شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا (س) را خدمت فرزند غایب از نظرش حضرت بقیه الله ، رهبر عزیزم و تمام شیعیان و محبان ان حضرت تسلیت عرض میکنم .
التماس دعا
امروز تو مسیر دانشگاه داشتم درباره ی مسائل اقتصادی کشور با یکی از رفقا بحث می کردم ، میگفت به نظرت تا کی میتونیم تحریم ها رو تحمل کنیم ، بهش گفتم ببین
، اولا این که نگاه کن ببین برا چی ما رو تحریم کردن . غیر از اینه که میخوان ما هم
مثل دیگر کشورای در حال توسعه یه جوری تو مشت خودشون داشته باشن . خوب حالا از این نظر به قضیه نگاه کن : وقتی کشوری تحریم میکنه کشور دیگه ای رو،
بلاخره داره محصولات خودش رو از اون کشور منع میکنه ولی در مقابل همین اتفاق
برا خودش هم میفته ، پس اگر امریکا مثلا ما رو از لحاظ اقتصادی در فشار قرار بده
، متقابلا خودش هم همین اتفاق براش میفته ،مخصوصا که شاه رگ اقتصادی امریکا
به نفت و فراورده های حاصل از اون مثل بنزین وابستست . طبق اخرین اخبار امریکا بزرگترین مصرف کننده ی حال حاضر دنیا ست. پس در نتیجه به این میرسیم که امریکا هم مجبوره نفت مورد نظرش رو از کشورای دیگه که اتفاقا نوع نفتشون با نفت ایران فرق میکنه تامین کنن . که این خودش باز هزینه هایی رو به گردن این کشور ها
میندازه ( همین چند وقت پیش بود که چندتا از کارخانه های تولید کننده ی بنزین
امریکا به دلیل تغیر نفت مصرفی شون از نفت ایرانی به نفت عربستان متحمل
خسارات زیادی شدن ) ، اونهم با این وضعیت بد اقتصادی و رکود بی سابقه ی اروپا . سوم هم اینکه الان ما فقط الان فقط خودمون تنها نیستیم . خیلی از کشورهای در حال توسعه و جهان سوم هستن که از ظلم امریکا و امثال این ( مثلا )ابر قدرت ها به سطوه امدن و دنبال یه نفر میگردن که بلند شه و در مقابل این ظلم حاکم بجنگه تا بقیه هم ازش حمایت کنن ، نمونه ی بارز و روشنش هم نشست سران عدم تعهد در تهران بود که با وجود اینکه این کشورهای ( مثلا ) ابر قدرت گفتن تحریمش میکنن ولی باز هم سران بیش از دو سوم کشورهای جهان توش شرکت کردن . خوب حالا بذار یه
موضوع دیگه رو هم بررسی کنیم اونم اندازه ی صبر ما ایرانی هاست ، تمام موضوع
تو همین خلاصه بشه :ما ایرانی ها چقدر به مسلمونی و ایرانی بودن خودمون تعصب داریم و ایا حاضریم برای رهایی از این مشکلات، استقلال و غرور خودمون رو زیر پا بگذاریم .شاید بشه سوال رو این طور پرسید :
ما هنوز ایستادیم ، ولی اونا تا کی میتونن بایستن ؟
با سلام خدمت دوستان . سال نو رو به همه ی هم میهنان عزیز تبریک میگویم .
علت وقفه ی در بروز رسانی وبلاگ همین سفر های نوروزی بود. از عزیزانی که تو این ایام به وبلاگم سر زدند تشکر می کنم .انشاالله به زودی وبلاگ رو به روز میکنم .